卐 آفرینندگان مصیبتهای جهان -اثر جوزف گوبلز
![](https://aryanrace.ir/wp-content/uploads/2024/08/978_0013.jpg)
آفرینندگان مصیبتهای جهان
نویسنده: دکتر جوزف گوبلز
مترجم: عارف ایراندوست
تارنمای نژاد آریایی
aryanrace.ir
تاریخ انتشار: ۲۱ ژانویه ۱۹۴۵
نشریه امپراتوری [Das Reich]
توجه به این نکته ضروری است که مقصود ناسیونال-سوسیالیسم از یهود تنها یهود بین الملل یا همان صهیونیسم بوده و این جنبش هرگز عوام ملت یهود را دشمن خود نمیدانست؛ اثبات این ادعا را می توان در این حقیقت یافت که بسیاری از افراد بلندپایه آلمان نازی و نزدیکان هیتلر از جمله راننده شخصی او «امیل ماوریس» یهودی بودهاند.
اگر همواره این واقعیت را در نظر نگیریم که یهود بین الملل پشت تمامی نیروهای غیرطبیعی قرار گرفته که دشمنان متحد ما از آنها برای فریب دنیا و نگه داشتن بشریت در جهل استفاده می کنند، نمی توان این جنگ را فهمید. به عبارت دیگر این ملاتی است که ائتلاف دشمن را با وجود تفاوت هایی که به لحاظ طبقه، ایدئولوژی و منافع نسبت به هم دارند استوار در کنار یکدیگر نگه می دارد. کاپیتالیسم و بلشویسم ریشه های یکسانی دارند و همچون دو شاخه از یک درخت هستند که در نهایت میوه های یکسانی می دهند. صهیونیسنم از هرکدام از آنها به روش خودش برای سرکوب ملت ها و نگه داشتن آن ها در خدمت خود استفاده می کند. اینکه نفوذ صهیونیسم در افکار عمومی در همه کشورهای دشمن و بسیاری از کشورهای بی طرف تا چه اندازه عمیق است به وضوح مشخص است اگرچه هرگز در روزنامه ها، سخنرانی ها و برنامه های رادیویی به آن اشاره ای نمی شود. در اتحاد جماهیر شوروی قانونی وجود دارد که تفکر ضدسامی -یا به زبان انگلیسی ساده، آموزش عمومی در مورد یهود بین الملل- را با مرگ مجازات می کند. برای کارشناسان این مسائل به هیچ وجه تعجب آور نیست که یکی از سخنگویان ارشد کاخ کرملین در سال نوی میلادی اعلام کرد که اتحاد جماهیر شوروی تا زمانی که این قانون در سراسر جهان معتبر شناخته نشود آرام نخواهد گرفت. به عبارت دیگر دشمن به وضوح می گوید که هدفش در این جنگ این است که سلطه کامل صهیونیسم بر ملت های زمین را تحت حمایت قانونی قرار داده و حتی صحبت علیه این اقدام شرم آور را با مجازات اعدام تهدید کند.
این مساله در کشورهای نظام سرمایه داری چندان تفاوتی ندارد. در آنجا مبارزه علیه تصرفات بی شرمانه یهود بین الملل توسط جلاد مجازات نمی شود، بلکه با مرگ از طریق تحریم اقتصادی و اجتماعی و با ترور فکری صورت می پذیرد که البته در نهایت نیز همان تاثیر مشابه را خواهد داشت. استالین و چرچیل و روزولت توسط یهود بین الملل ساخته شدند. آنها از حمایت کامل آن بهره می برند و با حمایت کامل خود نیز از آن قدردانی می کنند. آنها در سخنرانی هایشان خود را مردانی راست قامت و دارای شجاعت مدنی معرفی می کنند و با این حال هیچ کس حتی یک کلمه هم علیه صهیونیسم از آنها نمی شنود، حتی اگر در نتیجه این جنگ نفرت در میان مردم آنها رو به افزایش باشد، نفرتی که کاملا موجه است. موضوع صهیونیسم در کشورهای دشمن یک تابو است. این گروه خارج از همه مرزهای قانونی می ایستد و در نتیجه به ملت های میزبان خود ستم می کند. در حالی که سربازان دشمن در جبهه می جنگند، خون می دهند و می میرند یهودیان بین الملل با فدا کردن این قربانیان از فعالیت در بازار بورس و بازارهای سیاه پول در می آورند. اگر یک مرد شجاع جرأت کرده و قدم جلو گذارد تا صهیونیسم را به جنایات خود متهم سازد مورد توبیخ و تمسخر مطبوعات آنها قرار خواهد گرفت، به شغل او لطمه می خورد یا در غیر این صورت فقیر می شود و مورد تحقیر عمومی قرار خواهد گرفت. اما ظاهرا حتی این هم برای این گروه کافی نیست. آنها می خواهند شرایط شوروی را در کل جهان پیادهسازی کرده و به یهودیان قدرت مطلق و مصونیت از پیگردهای قانونی بدهند. کسی که به این موضوع اعتراض و یا حتی راجب آن بحث کند یک گلوله در پشت سر و یا یک تبر در گردن خود خواهد یافت. استبدادی بدتر از این وجود ندارد و این خلاصه ای از رسوایی های آشکار و نهانی است که یهود بین الملل به ملت هایی که سزاوار آزادی هستند وارد می آورد.
ما مدت زیادی است که همه این مسائل را پشت سر نهاده ایم و با این حال این چیزها همچنان از دور ما را تهدید می کند. درست است که ما قدرت باند یهودیان رایش را کاملا درهم شکسته ایم اما آنها هنوز تسلیم نشده اند. آنها تا زمانی که تمامی دنیا را علیه ما بسیج نکرده بودند آرام نگرفتند و حال از آنجا که دیگر نمی توانند آلمان را از درون فتح کنند می خواهند آن را از بیرون امتحان کنند. هر سرباز روسی، انگلیسی و آمریکایی مزدور توطئه جهانی این قوم انگلی است، چراکه با توجه به وضعیت کنونی جنگ چه کسی می تواند باور کند که آن ها در جبهه برای منافع ملی کشور خود می جنگند و می میرند!؟ ملت ها خواهان صلحی عادلانه هستند و صهیونیسم با آن مخالف است، چراکه می داند پایان جنگ به معنای آگاهی بشریت از نقش زیانباری است که یهودیان بین المللی در فراهم سازی و ایجاد این جنگ ایفا کردند. آنها از برداشتن نقاب خود هراس دارند، امری که اکنون دیگر اجتناب ناپذیر شده و به ناچار رخ خواهد داد درست همانگونه که روز پس از شب می آید. این نشاندهنده تنفر شدید آنها از ما است که تنها از ترس و حس حقارت آنها نشأت می گیرد. این جماعت بیش از حد حریص هستند و این خود باعث ایجاد سوء ظن نسبت به آنها می شود. یهود بین الملل موفق نخواهد شد این جنگ را به نفع خود تغییر دهد. در حال حاضر چیزهای زیادی پیش رو است و ساعتی فرا خواهد رسید که در آن همه مردم زمین بیدار شوند و آنگاه است که صهیونیست ها قربانی خواهند شد. و در اینجا نیز همه چیز می تواند تا این حد پیش رود.
یک روش قدیمی و غالباً مورد استفاده یهود بین الملل این است که آموزش و ایجاد آگاهی در مورد ماهیت و انگیزه های فاسدکننده خود را بی اعتبار سازد، و این روش به نقاط ضعف افرادی وابسته است که به راحتی علت را با معلول اشتباه میگیرند. این گروه همچنین استاد دستکاری افکار عمومی اند که از طریق شبکه خبرگزاری ها و نگرانی های مطبوعاتی که از این راه به جهان وارد می کنند بر آن تسلط دارند. توهم رقت انگیز مطبوعات آزاد یکی از روش هایی است که آنها برای گیج کردن مردم سرزمین های دیگر به کار می برند. اگر مطبوعات دشمن به همان اندازه که وانمود می کنند آزاد هستند باید اجازه دهند موضعی آشکار -موافق یا مخالف- در مورد مسئله یهود اتخاذ شود؛ اما آنها این کار را نمی کنند زیرا نه می توانند و نه ممکن است. این گروه دوست دارد همه چیز را به غیر از خودش مورد تمسخر و انتقاد قرار دهد، اگرچه همه می دانند که جا دارد آنها خود بیش از همه مورد انتقاد عمومی قرار گیرند و اینجاست که به اصطلاح آزادی مطبوعات در کشورهای دشمن به پایان می رسد. روزنامه ها، پارلمان ها، دولتمردان و رهبران کلیسا باید در اینجا سکوت کنند تا بتوان جنایات و رذیلت ها و پلیدی ها و فسادها را زیر پوشش کلمه عشق پنهان کرد. یهودیان بین المللی بر افکار عمومی در کشورهای دشمن کنترل کامل دارند و کسی که آن را دارد بر تمامی زندگی عمومی مردم نیز مسلط است. فقط برای ملت هایی که چنین شرایطی را می پذیرند باید تاسف خورد. صهیونیسم آنها را اینگونه گمراه می کند که ملت آلمان عقبمانده است؛ اما عقبماندگی ادعایی ما در واقع گواهی بر پیشرفت ماست. ما صهیونیسم را به عنوان یک خطر ملی و بین المللی به رسمیت شناخته ایم و از این آگاهی نتایج قانع کننده ای گرفته ایم. این آگاهی آلمانی در پایان این جنگ به آگاهی جهانی بدل خواهد شد و از نگاه ما این وظیفه اصلی ماست که تمامی توان خود را در راستای تحقق آن بکار بندیم.
اگر یهود بین الملل در این جنگ پیروز شود بشریت در تاریکی ابدی فرو رفته و در وضعی ملال آور و بدوی قرار خواهد گرفت. آنها تجسم آن نیروی مخربی هستند که در این سالهای وحشتناک رهبری دشمن را در نبرد با همه آنچه که ما آنرا اصیل، زیبا و ارزشمند می بینیم هدایت می کرد. و صهیونیسم تنها به همین دلیل از ما متنفر است. این قوم فرهنگ و آموخته های ما را که از نظر آنها به جهان بینی عشایری شان برتری دارد تحقیر می کنند. آنها از استانداردهای اقتصادی و اجتماعی ما هراس دارند چراکه جایی برای انگیزه های انگلیشان باقی نمی گذارد. آنها دشمن نظم داخلی ما هستند که تمایلات آنارشیستی شان را کنار زده است. آلمان اولین کشور در جهان است که به طور کامل عاری از آنها شده و همین امر عامل اصلی تعادل سیاسی و اقتصادی آن است. از آنجاکه اخراج آنها از بدنه ملت آلمان باعث شده نتوانند این توازن را از درون برهم زنند در نتیجه ملت هایی را که در نبرد علیه ما فریفته اند از بیرون هدایت می کنند. این برای آنها خوب است و در واقع قسمتی از برنامه آنهاست که اروپا در این فرآیند بخش بزرگی از ارزش های فرهنگی خود را از دست بدهد. چراکه این قوم هیچ نقشی در خلق این ارزش ها نداشته و آنها را درک نمی کنند. در واقع یک غریزه عمیق به آنها می گوید از آنجاکه این قله های فعالیت خلاق انسانی برای همیشه از دسترس آنها خارج است بنابراین اکنون باید با حس تنفر به آن حمله کنند. دور نیست روزی که ملت های اروپا و ملت های سراسر جهان فریاد بزنند: یهود بین الملل باعث همه بدبختی های ماست! آنها باید به زودی و به طور کامل پاسخگو باشند!
اگرچه این گروه بهانه های خود را آماده کرده است. آنها درست همانطور که هنگام تسویه حساب بزرگ در آلمان سعی داشتند بی گناه جلوه کنند، اینبار نیز سعی می کنند بی گناه به نظر برسند و بگویند که انسانها همیشه به یک سپربلا نیاز دارد و آنها همان قربانی هستند. اما این دیگر کمکی به آنها نخواهد کرد، همانطور که در دوران انقلاب ناسیونال سوسیالیستی کمکی به آنها نکرد. اثبات گناه تاریخی آنها در جزئیات ریز و درشت آنقدر واضح است که حتی با هوشمندانه ترین دروغ ها و مظلوم نمایی ها نیز دیگر نمی توان آنرا انکار کرد.
چه کسی با ریاکاری خود روسها، انگلیسیها و آمریکاییها را به نبرد میکشاند و تعداد زیادی از انسانها را در یک مبارزه ناامیدکننده علیه مردم آلمان قربانی میکند؟ یهودیان بین الملل! آنها در همان حال که در روزنامهها و برنامه های رادیویی خود سرود جنگی پخش میکنند این ملتهای فریب خورده را به قتلگاه میکشانند. چه کسی هر روز نقشه های جدیدی در ایجاد نفرت و تخریب علیه ما طرح نموده و این جنگ را به یک خودزنی و خود تخریبی وحشتناک در زندگی اروپایی و در اقتصاد، آموزش و فرهنگ آن تبدیل می کند؟ یهودیان بین الملل! چه کسی این ازدواج غیرطبیعی را بین انگلستان و ایالات متحده آمریکا از یک سو و بلشویسم از سوی دیگر طراحی و پیاده سازی کرد و با دقت فراوان تداوم آن را تضمین نمود؟ چه کسی فاسدترین موقعیت های سیاسی را با تزویر بدبینانه ناشی از این ترس که با روش های جدید می توان ملت ها را به درک علل واقعی این فاجعه وحشتناک انسانی سوق داد، پوشش می داد؟ یهودیان و فقط یهودیان بین الملل! آنها آقایان مورگنتا [هنری- سیاستمدار و رهبر جامعه یهودیان اصلاحگرای نیویورک] و لِمن [هربرت- سناتور و نخستین شهردار یهودی نیویورک] هستند که پشت سر روزولت به اصطلاح به عنوان مشاوران متفکر ایستاده اند. آنها لرد ملچت [هنری- از روسای آژانس یهود در فلسطین] و ساسون [فیلیپ- نواده دو خاندان یهودی روتشیلد اروپا و ساسون بغداد و نوه دیوید ساسون از مالکان شرکت نفت ایران-انگلیس که از دوستان نزدیک چرچیل بود] هستند که به عنوان کیسه پول و محرکان چرچیل خدمت می کنند. آنها کاگانویچ [لازار- یار و مشاور یهودیتبار استالین] و ارنبورگ [ایلیا- انقلابی عضو کمیته یهودی ضدفاشیسم] نام دارند که پیشاهنگان و سخنگویان روشنفکر استالین می باشند. به هر سو که بنگری عناصر یهود بین الملل را می بینی. آنها به عنوان نمایندگان سیاسی کمونیسم در پشت صفوف ارتش سرخ رژه می روند و قتل و ترور را در مناطقی که توسط شوروی فتح شده سازماندهی می کنند. آنها در پاریس و بروکسل و رم و آتن پشت خط می نشینند و افسارهای خود را از پوست ملت های بدبختی که در چنگال قدرت آنها افتاده اند می سازند.
این حقیقتی است که دیگر نمی توان انکار کرد، به ویژه اکنون که صهیونیسم در شادی مستانه پیروزی و قدرت، توداری همیشگی خود را که همواره با احتیاط بسیار آنرا حفظ می کرد فراموش کرده و حال در کانون توجه افکار عمومی قرار گرفته. آنها دیگر به خود زحمت نمی دهند و ظاهراً معتقدند دیگر نیازی به این کار نیست چراکه روزگار آنها فرارسیده است؛ و این اشتباهی است که آنها هرگاه فکر میکنند به هدف بزرگ خود یعنی تسلط پنهانی بر جهان نزدیک شده اند مرتکب می شوند. در طول تاریخ ملل هرگاه این وضع غمانگیز رخ میداد یک مشیت الهی موجب می شد تا صهیونیست ها با دستان خویش گور امیدهای خود را حفر کنند. آنها نتوانستند مردمان سالم را از بین ببرند بلکه اثرات نیش انگلی آنها موجب درک خطرات پیش رو و بیشترین فداکاریها جهت غلبه بر آن شد. این جماعت در یک نقطه خاص تبدیل به قدرتی شدند که اگرچه همیشه خواهان شر است اما خیر می آفریند؛ و این بار نیز چنین خواهد شد.
این که ملت آلمان نخستین ملتی بود که این خطر را تشخیص داد و آنرا از وجود خود بیرون کرد دلیلی بر سلامت غرایز آن است. به همین خاطر آلمان رهبر یک نبرد جهانی شد که نتایج آن سرنوشت و آینده یهودیت بین المللی را تعیین می کند. ما به سخنان تند و آتشین کتاب عهد عتیق درباره نفرت و انتقام یهودیان بین المللی علیه خود با آرامش کامل می نگریم چراکه این آیات تنها دلیلی بر این است که ما در راه درستی گام بر میداریم. آنها ما را آشفته نمی سازند و ما توجهی به آن نداربم چراکه به یاد داریم زمانی این آیات نفرت و انتقام جزئی از زندگی روزمره ما در آلمان بود تا اینکه آن روز سرنوشت ساز برای یهودیان بین المللی آغاز شد -۳۰ ژانویه ۱۹۳۳- که در آن انقلاب جهانی علیه صهیونیسم دیگر نه فقط در آلمان بلکه در همه کشورهای جهان آنها را تهدید می کرد.
این انقلاب تا رسیدن به هدف خود متوقف نخواهد شد و حقیقت را نمی توان با دروغ یا زور متوقف کرد چراکه بهرحال راه خود را می گشاید. یهود بین الملل در پایان این جنگ سرنوشتی چون شکست نبرد کانای خواهد داشت و این نه اروپا بلکه آنهایند که شکست خواهند خورد. این جماعت شاید امروز به این پیشگویی بخندند، اما آنها در گذشته نیز اغلب خندیده اند و تقریباً در همه موارد دیر یا زود خنده آنها متوقف شد. ما نه تنها دقیقاً می دانیم چه می خواهیم بلکه دقیقاً نیز می دانیم که چه چیز نمی خواهیم. ملت های فریب خورده جهان شاید هنوز از آگاهی لازم برخوردار نباشند ولی ما این آگاهی را به آنها خواهیم داد و صهیونیسم نمی تواند در دراز مدت جلوی این کار را بگیرد. آنها بر این باورند که قدرتشان بر پایه های محکمی استوار است در حالیکه این قدرت روی پایه های گلی بنا شده است. این پایه ها با یک ضربه سخت فرو می ریزد و آفرینندگان مصیبت های جهان را در ویرانه های خود فرو خواهد برد.
پایان
پیش زمینه مقاله:
این مقاله اندکی پیش از پایان جنگ توسط دکتر گوبلز وزیر تبلیغات آلمان نازی تدوین و به تاریخ ۲۱ ژانویه ۱۹۴۵ در روزنامه Das Reich چاپ شد.
این روزنامه که در آن زمان از مهم ترین روزنامه های آلمان بود از سال ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۵ مطالب بسیاری به قلم دکتر گوبلز منتشر نمود و این سند نیز آخرین مقاله دکتر گوبلز علیه یهود بین الملل (صهیونیسم) است که توسط تارنمای نژاد آریایی به فارسی ترجمه شده.
امید آنکه برای علاقه مندان و خوانندگان عزیز مفید واقع گردد.
Tags صهیونیسم
0 thoughts on “卐 آفرینندگان مصیبتهای جهان -اثر جوزف گوبلز”